توطئه دیگری برای به ابتذال کشیدن جایزه صلح نوبل
نیما فرمین نیما فرمین

 

نیما فرمین، دکتر در حقوق از دانشگاه مون پلیه فرانسه

 

روشن نیست که چرا در این آشفته بازار، خانم لیندا فرام، سناتور کانادایی، فریب سخنان آخوند فرصت طلب، سید محمد حسین کاظمینی بروجردی را خورده و به دست آویز آزادی ودموکراسی، از کمیته صلح نوبل درخواست کرده است که جایزه صلح نوبل به این آخوند داده شود.

 

این نخستین بار نیست، که آخوند ها برای به ابتذال کشیدن جایزه ی صلح نوبل به راه افتاده اند. در دوره رئیس جمهوری سید محمد خاتمی، که رژیم  اسلامی ایران در سازمان های بین المللی به عنوان یک حکومت تروریست شناخته شده بود، می کوشید تا از این وضع فلاکت بار رهایی یابد، کشورهای غربی هم  که به این خواست حکومت آخوند ها پی برده بودند، برای دست یابی به بازارایران و فروش کالاهای بنجول خود، برآن شدند که برای فریب افکار عمومی در تلویزیون ها ، تبلیغات دروغین در باره  اصلاح طلبان به راه بیاندازند.

 

هنگامی که خاتمی برای امضای چند قرار داد به پاریس آمد ، وی را که حتی دیپلم دبیرستان نداشت، دکتر فلسفه معرفی کردند. در همان زمان اندیشمندان ایرانی که آگاه به زد وبند های پشت پرده بودند، به ابتذال کشیدن جایزه نوبل را افشا کردند، ولی تبلیغات آخوند ها و هیاهوی آنان بسیارزیادتر از آن بود ، که ایرانیان، ازنابکاری های خاتمی، آگاه شوند و شیرین عبادی، کاندیدای باند اصلاح طلب، از روی فریبکاری، با پذیرفتن وکالت زهرا کاظمی کوشید، نظر نهاد های بین المللی را به خود جلب کند ، او به حایزه اش رسید ولی در نهایت خون زهرا کاظمی پایمال شد.

 

آخوند سید حسین کاظمینی بروجردی، به سان خانم شیرین عبادی، گامی در راستای صلح جهانی برنداشته است، وی حتی نتوانسته دردی از آلام مردم ایران بکاهد. ، به ویژه آن که آخوند بروجردی خود جد اندر جد، از طرفداران سیادت اسلام است  و اختلاف وی با خامنه ای، تنها بر سر تقسیم قدرت و پول می باشد.

 

سید حسین کاظمی بروجردی ، در تارنمای خود، با تایید انقلاب خمینی ، کمترین اعتراضی به اصل حاکمیت ولایت فقیه نکرده است، وی تنها در باره  در آمدهای نفت و گاز، مالیات، بیمه ، جریمه رانندگی، صندوق های صدقات و مصادره ی اموال محکومین حکومت را زیرسؤال می برد. بروجردی، بنا بر سرشت ذاتی یک آخوند، کمترین اعتراضی به گرفتن حق امام، خمس،زکات، پول هایی که از مردم بابت نمازهای نخوانده و روزه های نگرفته ، حلال کردن پول های حرام و.. مخالفتی ندارد.

 

بروجردی، از دیگر نابکاری های آخوند ها، در اجرای احکام قرون وسطایی ؛ بریدن دست وپای متهمین، کشتن مردم صرفا به استناد احکام اسلامی و سنگسار زنان بی دفاع، کمترین سخنی به میان نیاورده ، وتنها به شعار آزادی ، جدایی دین از حکومت و دموکراسی بسنده کرده است.  آقای کاظمینی بروجردی،  خود را نوه آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی می داند، همان آیت الهی که به همراه آیت الله صدر، حکم ارتداد و قتل زنده یاد احمد کسروی و همکارش حداد پور را صادر کردند، جنایتی که در  روز روشن و در کاخ دادگستری به دست آدمکشان فداییان اسلام اجرا شد.

 

میرزا آقاخان، یکی از پیشگامان جنبش بیداری که در آرزوی دموکراسی وآزادی بود، به توطئه آخوند ها و به دست محمدعلی میرزا، ولیعهد ناصر الدین شاه قاجار، درتبریز شبانه به قتل رسید. او در نوشته ی سه مکتوب یادآور می شود، به هوش باشید:« آخوندها همه سروته یک کرباسند، اگر گوشت هم را بخورند، استخوان هم را به دور نمی اندازند، وتنها هنرشان سرکیسه کردن مردم است و فرقه شیعه دکانی بیش نیست.»

 

اگر در دوره ی پهلوی، برای پنج تومان، آخوندها به جان هم می افتادند، امروز که بر خوان یغما نشسته اند، هریک بسان گرگ های وحشی، یکدیگر را زخمی ومتواری می کند، خامنه ای که سپاه پاسداران را در اختیار دارد، رفسنجانی،خاتمی، کروبی وموسوی را خانه نشین، و آخوند بروجردی را که از خوان یغما سهمی خواسته وپافشاری کرده بود، به زندان انداخته است.

 

نه شیرین عبادی و نه آخوند کاظمینی بروجردی، هیچیک برای دریافت جایزه صلح نوبل، واجد شرایط نبوده و نمی باشند. برابر وصیت بنیانگذار این جایزه، آلفرد نوبل، جایزه باید به کسی داده شود، که بیشتر وبهتر برای نزدیک تر کردن کشورها و از میان بردن و کاهش بروز جنگ مسلحانه کوشیده باشند.

 

مردم آزاده ی ایران که برای پایان دادن به خلافت ولی فقیه مبارزه می کنند، باید هشیار باشند تا به دام شیادان نیفتند، دادن جایزه صلح نوبل به یک آخوند، آن هم از نوع شیعه، زیر پوشش مبارزه برای دموکراسی و سکولاریسم، فریبی بیش نیست. اگر در حکومت آخوند ها به این آخوند، ظلمی روا رفته است، رفع ستم و دلجویی از وی، اهدای  جایزه صلح نوبل نیست. بسیاری از ایرانیان زندانی در سیاهچال های رژیم، برای دریافت چنین جوایزی، شایسته تر از امثال سید محمد حسین کاظمینی بروجردی می باشند.

 



February 16th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی